- سه شنبه ۲ تیر ۹۴
- ۱۷:۳۷
- ۱۶۷
کلمهی ورشنان به معنای امت پیغمبر است
باید از الفاظ عبور کنیم
باید از همه ی سر و صدا ها گذشت...
به سکوت رسید.
در رنگ ها به نور !!!
از همه ی درخت ها به خاک
با همه ی میوه ها به آب .
به لهجه ی مشترک همه نوزاد های زمین !!
باید از همه ی سر و صدا ها گذشت .
منبر ستاره ها در شب
سخنرانی باران در رودخانه ..
فریاد دریاها در ساحل .
گاهی
بلند ترین فریاد ها در سکوت شنیده می شود .
خدایا...
بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم .
بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم .
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم .
بابت هر گره ای که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم .
بابت هر گره ای که به دستم کور شد و تو را مقصر دانستم ...
مرا ببخش ...
یکی رفت و ...
یکی موند و ...
یکی از غصه هاش خوند و ...
یکی برد و ...
یکی باخت و ...
یکی با قسمتش ساخت و ...
یکی رنجید ...
یکی بخشید ...
یکی از آبروش ترسید ...
یکی بد شد ...
یکی رد شد ...
یکی پابند مقصد شد ...
تو اما باش!
خدا اینجاست ...!
تو قلب ماست ...!
ﺣﮑﺎﻳﺖِ ﻣﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ، ﺣﮑﺎﻳﺖِ ﻋﺠﻴﺒﻰ ﺳﺖ. ﻣﺜِﻞ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻧﻘﺮﻩ ﮐﺎﺭ..
ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ
ﻭﻗﺘﻰ ﺍﺳﺘﺎﺩِ ﻧﻘﺮﻩ ﮐﺎﺭ، ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺻﻴﻘﻞ ﻣﻴﺪﻫﺪ،ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﺗﺶ ﻧﮕﻪ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ،
ﺍﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺮﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ،
ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻧﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻧﮕﻪ ﻣﻴﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻘﺮﻩ ﯼ ﺻﻴﻘﻞ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺒﻴﻨﺪ!
ﺩﺭﺳﺖ
ﻣﺜﻞِ ﺧﺪﺍﺍﺍﺍ…
ﻭﻗﺘﻰ
ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺻﻴﻘﻞ ﭘﻴﺪﺍ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺶِ ﺳﺨﺘﻰ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻴﮑﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ… ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻋﮑﺲِ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺎ ﺑﺒﻴﻨﺪ.
گفتم
:خدایا چرا آدم اول عاشق میشه... بعد تنها ..؟!
گفت : منم اول عاشق شدم !
بعد
تنها..!
-
عاشق
کی ؟
-عاشق تو...
-
کی
تنهات گذاشت ؟
- خود تو..!
-
بذار
بیام پیشت؟
خندید :
من که پیـــشتم... تـــو کُجــــــایی عزیزم ؟!!
خدایا
من اگر بسـوزم
بوی گند میدهم !
خود دانی...
میخواهی بیندازی جهنم، بینداز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن
من که دوستت دارم
درگیر چیزای مزخرف شدیم اصل یادمون رفته http://daynasor.ir/